وعدهها روی صحنه، زندگی مردم پشت صحنه؛ تورم میتازد و دولت انگار در خواب است
تورم هر روز سنگینتر میشود و مردم زیر بار گرانی خم شدهاند، اما از دولت هنوز خبری از اقدام جدی نیست.
در حالی که وعدههای انتخاباتی با شعارهای پرزرقوبرق مطرح شد، واقعیت زندگی مردم هر روز تلختر میشود. تورم افسارگسیخته، سفرهها را کوچک کرده و امیدها را فرسوده؛ اما از دولت، نه برنامهای دیده میشود و نه واکنشی جدی. انگار میان حرف و عمل، دیواری بلند کشیده شده و مردم تنها ماندهاند با گرانیهایی که لحظهای توقف ندارد.
این روزها جامعه با پرسشی تکراری اما حیاتی روبهروست: چرا هیچچیز بهتر نمیشود؟ در دورهای که تورم به شکل بیسابقهای بر زندگی مردم سایه انداخته، انتظار عمومی این بود که دولت با سرعت و جدیت وارد میدان شود. وعدههای انتخاباتی درباره کنترل قیمتها، اصلاح ساختار اقتصادی و بهبود معیشت، برای بسیاری تبدیل به روزنهای از امید شده بود. اما امروز، آنچه در کف جامعه دیده میشود، بیشتر شبیه رهاشدگی اقتصادی است.
قیمت کالاهای اساسی هر روز رکورد جدیدی میزند؛ اجارهخانه برای بسیاری به کابوسی واقعی تبدیل شده؛ هزینه درمان، آموزش و حتی ابتداییترین نیازهای زندگی از توان بخش بزرگی از مردم خارج شده. در چنین شرایطی، طبیعی است که جامعه احساس کند دولت یا در خواب است یا درگیر اولویتهایی غیر از زندگی مردم.
فاصله میان وعدهها و واقعیت، هر روز عمیقتر میشود. مردم نه گزارش میخواهند، نه توجیه؛ آنها تنها یک چیز میخواهند: تغییر ملموس در زندگیشان. اما تا وقتی تصمیمهای جدی، شفاف و فوری گرفته نشود، تورم همچنان میتازد و فشار اقتصادی، آینده را برای بسیاری مبهمتر میکند.